نگاهت میکنم هربارکه از این کوچه رد میشی
دلم پر میزنه تا تو به امید هم آغوشی
نگاهت میکنم اما ته این راه و میبینم
یه روزمیری وگم میشی من ازدلتنگی میمیرم
نشستم رو به تنهایی به یادت اشک میریزم
تو از دنیای من دوری من از این غصه لبریزم
نشستم رو به تنهایی به یادت اشک میریزم
تو از دنیای من دوری من از این غصه لبریزم
نمیترسم اگه حالم مثل دیوونه ها باشه
که لطف ماجرای عشق همین دیوونگی هاشه
میام سمتت ولی پاهام منو نمیکنه یاری
من از شرم تو میفهمم از احساسم خبر داری