دوباره باز دلم ازت یه قصه ساخت
هرجا رفتم چشام فقط تو رو شناخت
دوباره باز دلم تو رو نفس کشید
یلدا تموم شد و زمستونم رسید
مثل برف زمستون میشینم سر راهت
من احساست و خوندم از نگاهت
تو روزایی که سرده خودم میشم پناهت
تا آخرش می مونم تکیه گاهت
تو این هوای سرد من به تو دلخوشم
فک نکنی که من پام و پس می کشم
پشت این پنجره دوباره برف نشست
با یه حس عجیب قفل غم هام و شکست
مثل برف زمستون میشینم سر راهت
من احساست و خوندم از نگاهت
تو روزایی که سرده خودم میشم پناهت
تا آخرش می مونم تکیه گاهت
مثل برف زمستون میشینم سر راهت
من احساست و خوندم از نگاهت
تو روزایی که سرده خودم میشم پناهت
تا آخرش می مونم تکیه گاهت