متاسفانه این ترک در حال حاضر غیرفعال است و امکان خرید آن وجود ندارد.
متن آهنگ دلتنگی
تو خیابون زیر نورِ چراغا
ساعت از نصفِ شبم گذشته بود...
جز من و تنهایی و پیاده رو
خبر از عابر دیگه ای نبود...
بادی که درختا رو تکون می داد
روی سنگفرشا رو برگ پوشونده بود...
مثلِ هر شب دوباره دلتنگی
منو سمتِ خونه تون کشونده بود...
هنوزم وقتی که نزدیکت میشم
نفسم حبس میشه تویِ سینه
بی هوا زل می زنم به خونه تون
آخه کار هر شب من اینه
هنوزم وقتی که رد میشم از اون
کوچه ای که خاطراتم توشه
بی هوا زل می زنم به خونه تون
خونه ای که چراغاش خاموشِ
یاد اون شبا می افتادم که
بوی عطرت می اومد با بارون
شبی که یه خُردِ سردت شده بود
وقتی رد می شدیم از این خیابون...
چراغ اتاق تو روشن بود
خیلی دیره تو چرا بیداری
روی خوش باوری، دلواپستم
شاید از دوری من بیماری...
هنوزم وقتی که نزدیکت میشم
نفسم حبس میشه توی سینه
بی هوا زل می زنم به خونه تون
آخه کار هر شب من اینه
هنوزم وقتی که رد میشم از اون
کوچه ای که خاطراتم توشه
بی هوا زل می زنم به خونه تون
خونه ای که چراغاش خاموشِ...