كوره راه زندگيش دربست يه سازه ملودی گريه هاشو خودش ميسازه خونه ش كوچيکِ قد يه قفس هربار ميگه اين آخرين دفعه است از يه جماعتِ خوشحال ميشه دور از خواستهش به جبر ميكنه عبور دنيا رو بهش ميدن تو اوجِ آهنگ رقص دستاش روی سازِ خوشرنگ آسمونِ شباش اصلا قمر نداره هيچكی از دلش حتی خبر نداره از بيرون عالی از تو ويروونه اس راز عاشقيش مثلِ راز اين خونه اس فردای هر اجرا، باز ميشه تنها گروه يه اسمِ، مثل يه رويا... ايرانو گشته سازش رو شونه سنگينيشو فقط خودش ميدونه آسمونِ شباش اصلا قمر نداره هيچكی از دلش حتی خبر نداره از بيرون عالی از تو ويروونه اس راز عاشقيش مثلِ راز اين خونه است