لحظه های پوچ من
خالی از آرامشه
كسی توی خونه نیست
نگران من بشه
هیشكی نیست بهم بگه
كه مواظب باشمو
دلهره بگیره تا
دید تو چشمام غمو
جا نمیشم تو خودم
خونه تنگ میشه برام
میرم و میام ولی
بی خدافظ ، بی سلام
نفسم میگیره از
بغض های بی هوا
من دارم دفن میشم
زیر این خاطره ها . . .
مات لبخند توام
توی عكس آخرت
این فرشته تو یه قاب
مونده بعد رفتنت
ای شكوه زندگیم
چشماتو نبند نخواب
ای شكوه زندگیم
چشماتو نبند نخواب
ساعتا بدون تو
دلشون به چی خوشه؟!
نیش این عقربه ها
منو داره میكشه!
پاییز از من چی میخواد
توی این روزای سرد؟!
آذر لعنتی و . . .
گریه های سالگرد
آدما از پیش من
میگذرن خیلی سریع
بعد از این من موندمو
روزای خاكستری
نفسم میگیره از
بغض های بی هوا
من دارم دفن میشم
زیر این خاطره ها . . .
مات لبخند توام
توی عكس آخرت
این فرشته تو یه قاب
مونده بعد رفتنت
ای شكوه زندگیم
حالا تو آروم بخواب
بی شكوهه زندگیم
اما تو آروم بخواب
نیستی که بگویم از لحظه هایی که پر میشود ازعطر بودنت
از واژه هایی که می شکفد از کشنده لبخندهایت
از فضای تهی از حس بودنت , گرم نفس هایت
از شب انعکاس عکس هایت بر پنجره ی رو به زندگی
چه بگویم !
مات لبخند توام توی عکس آخرت
یه فرشته تویه قاب
ای شکوه زندگیم
چشماتو نبند , بخواب!