متن آهنگ ادامه ی ساز و آواز (دوبیتی در سه گاه، پهلوی، مغلوب، فرود)
زهی در کوی عشقت مسکن دل چه میخواهی ازین خون خوردن دل چکیده خون دل بر دامن جان گرفته جان پُرخون دامن دل از آن روزی که دل دیوانهٔ توست به صد جان من شدم در شیون دل منادی میکنند در شهر امروز که خون عاشقان در گردن دل چو رسوا کرد ما را درد عشقت همی کوشم به رسوا کردن دل چو عشقت آتشی در جان من زد برآمد دود عشق از روزن دل مکن جانا دل ما را نگه دار که آسان است بر تو بردن دل چو گل اندر هوای روی خوبت به خون در میکشم پیراهن دل بیا جانا دل عطار کن شاد که نزدیک است وقت رفتن دل