صدای پا نبود صدای تِق تِقه/
شکستن تو بود غروب خسته بود/
که من سرم هنوز رو دامن تو بود/
صدای پای تو که توی راهرو/
زبونه میکشید تمام روحمو /
برای دیدنت به خونه میکشید/
به مادرم بگین قفس شکسته و پرنده پر زده /
به مادرم بگین بهار اومده ، جوونه سر زده/
یه درد مطمئن نه فاصله منو کلافه کرده بود/
تمام وزنشو به شونه های من اضافه کرده بود/
غروب رفته بود غروب توی مهر/
غروب توو غبار غروب بی قرار غروب رو سیاه غروب بی پناه/
به مادرم بگین هنوز خنده هاش رو سر جهاز شب/
به مادرم بگین هنوز گریه هاش تو جا نماز شب/
به مادرم بگین هنوز خنده هاش رو سر جهاز شب/
به مادرم بگین هنوز گریه هاش تو جا نماز شب