لالا کن دختر زیبای شبنم
لالا کن روی زانوی شقایق
بخواب تا رنگ بی مهری نبینی
تو بیداریِ که تلخِ حقایق
تو مثل التماس من می مونی
که یک شب روی شونه هاش چکیدم
سرم گرم نوازش های اون بود
که خوابم برد و کوچِش رو ندیدم
حالا من موندم و یه کنج خلوت
که از سقفش غریبی چکه کرده
تلاطم های امواج جدایی
زده کاشونه مو صد تکه کرده
دلم می خواست پس از اون خواب شیرین
دیگه چشمم به دنیا وا نمی شد
میون قلب متروکم نشونی
دیگه از خاطره پیدا نمی شد
صدام غمگینه از بس گریه کردم
ازم هیچ اسم و هیچ آوازه ای نیست
نمی پرسه کسی هی در چه حالی
خبر از آشنای تازه ای نیست
به پروانه صفت ها گفته بودم
که شمعم میل خاموشی من نیست
پرنده رو درختم آشیون کن
حالا وقت فراموشی من نیست
تو مثل التماس من می مونی
که یک شب روی شونه هاش چکیدم
سرم گرم نوازش های اون بود
که خوابم برد و کوچِش رو ندیدم