فکرشم نکرده بودم روزی که دل به تو باختم که بشن کابوس شبهام هرچی که خاطره ساختم روزایی که برف می باره پامو بیرون نمی ذارم آخه هر گوشه تهران با تو یک خاطره دارم می شینه برف رو چراغا روی کاج پشت شیشه روی تصویری که از تو توی ذهنمه همیشه اما این تصویر مبهم ناگهان میشه خود تو به خودم میام می بینم همه تهران شده تو مردم تهران برفی همشون شکل تو هستن حتی انگار شالشونو شبیه مال تو بستن خیره می مونم به برفا به بخار چای تازه رفتن تو داره از من یه من تازه می سازه می شینه برف رو چراغا روی کاج پشت شیشه روی تصویری که از تو توی ذهنمه همیشه اما این تصویر مبهم ناگهان میشه خود تو به خودم میام می بینم همه تهران شده تو