فنجون شرمنده فالی که غمگینه افکار سرگردون احوال من اینه هر جا رو میگردم مرهم نمی بینم دنیا چه مشکوکه بدجور غمگینم تقویم برگردون من رو به روزایی دستام تو دست مامان و بابایی تقویم برگردون من رو به دورانی من بچگی میخوام یک روز بارانی چشمای من هرشب درگیر کابوسن کابوس می بینم کابوس میبوسم گلبرگ رویاها مسموم و پژمردن دریا پر از توره این ماهیا مردن تقویم برگردون من رو دبستانم وقتی معلمم گفت ای کودکم جانم تقویم برگردون من رو به کوچه این روزها سرده این لحظه ها پوچه خوابیده ساعت روی مچ دستم عادت نمیکردم چشمامو می بستم بارون میباره هر روز پاییزه سقف دلم هر شب با گریه می ریزه تقویم برگردون من رو به روزایی دستام تو دست مامان و بابایی تقویم برگردون من رو به دورانی من بچگی میخوام یک روز بارانی تقویم برگردون من رو دبستانم وقتی معلمم گفت ای کودکم جانم تقویم برگردون من رو به کوچه این روزها سرده این لحظه ها پوچه