پرسون پرسون یواش یواش اومدم در خونتون ترسون ترسون لرزون لرزون اومدم در خونتون یک شاخه گل در دستم سر راهت بنشستم از پنجره منو دیدی مثل گل ها خندیدی آه به خدا آن نگهت از نظرم نرود آه به خدا آن نگهت از نظرم نرود گفتم گفتم گفتم به خدا قهر گناهه دل منتظره چشم به راهه ای من ای من ای من به فدات ناز نکن تو با چشم سیات ناز نکن تو این دو روز دنیا مثل خواب و رویا گذرونه آی باهم آشتی کنیم که بهار دوباره گل فشونه