امشب که داره بارون میباره نمیدونی دلم چه احساسی داره یه آسمونه بالای سرم انگار باید تو رو از یاد ببرم امشب چقد سرده هوا بدون تو کاشکی یه بار بهم میگفتی حستو من که دلم به هرچی داشتیم راضی بود چرا جواب تو خدافظی بود من دیگه خستم از اینکه هستم یه کوه درد من دیگه خستم از اینکه هستم یه فصل سرد شاید که بهتر باشه گوشه گیر بشی یا حتی از تموم دنیا سیر بشی راهی نمیرسید به اونی که میخوای باید بتونی که باهاش کنار بیای من دیگه خستم از اینکه هستم یه کوه درد من دیگه خستم از اینکه هستم یه فصل سرد چی ساختی از من، یه عاشق یه دیوونه این روزا سایه هم دیگه با من نمیمونه