نام من عشق است، آیا میشناسیدم؟ زخمی ام، زخمی سراپا، میشناسیدم؟ با شما طی کرده ام راه درازی را خسته هستم، خسته، آیا میشناسیدم؟ این زمانم گرچه ابر تیره پوشیده است من همان خورشیدم اما، میشناسیدم میشناسد چشمهایم چشمهاتان را همچنانی که شماها میشناسیدم اینچنین بیگانه از من رو مگردانید در مبندیدم به حاشا، میشناسیدم اصل من بودم، بهانه بود و فرعی بود عشق قیس و حسن لیلا میشناسیدم؟ در کف فرهاد تیشه من نهادم، من من بریدم بیستون را میشناسیدم مسخ کرده چهره ام را گرچه این ایام با همین دیوار حتی میشناسیدم من همانم مهربان سالهای دور رفته ام از یادتان یا میشناسیدم؟ رفته ام از یادتان یا میشناسیدم؟ رفته ام از یادتان یا میشناسیدم؟