میسوزم از فراقت روی از جفا بگردان هجران بلای ما شد یا رب بلا بگردان مه جلوه مینماید بر سبز خنگ گردون تا او به سر درآید بر رخش پا بگردان ای نور چشم مستان در عین انتظارم چنگ حزین و جامی بنواز یا بگردان حافظ ز خوبرویان بختت جز این قدر نیست گر نیستت رضایی حکم قضا بگردان