من از غمت چنان دل کنده ام که از جنون چنین آکنده ام به راه غم نمی یابد کسی تو را تبسمی حریفی بایدت که از دلش حریقی آیدت به راه غم نمی یابد کسی تو را به دوریت مرا عادت نده تو را به دستی نمی سپارم مرا عاشقانی ادامه دارم من از غمت چنان دل کنده ام که از جنون چنین آکنده ام به راه غم نمی یابد کسی تو را به دوریت مرا عادت نده تو را به دستی نمی سپارم مرا عاشقانی ادامه دارم