جنگیدم و جنگیدی و از یادمون رفت هرچی نباید دیدی و از یادمون رفت کی دوست و کی دشمنو کی بیطرف بود؟ فهمیدم و فهمیدی و از یادمون رفت هر لکه ابری با خودش بارون نداره هرکس که از دین گفت که ایمون نداره عدالتی که دیدم و باور نکردم وقتی که قاضی داره و قانون نداره تا توی باورهای بی منطق اسیریم داریم سمت جادهای بنبست میریم تا کی مقصر هر کسی غیر از خود ماست؟ ما از گذشته کی می خوایم عبرت بگیریم؟ درد ندونستن چرا پایان نداره؟ فردای بی دیروز که امکان نداره این قصهرو شنیدم و باور نکردم کشتی نوحم با خودش انسان نداره هر لکه ابری با خودش بارون نداره هرکس که از دین گفت که ایمون نداره عدالتی که دیدم و باور نکردم وقتی که قاضی داره و قانون نداره