آسمون چشم من خیلی وقته ابریه چشمه زلال اشکم پشت بغضم راهیه یادمه خیلی میگفتی چتر عشقت کافیه حالا من موندم ته چاهمو دستام خالیه توی پیله ای که ساختم له شدم تو انتظار من همون بودم همون ابریشم فصل بهار فکر میکردم نور تو پروانه بودن بیاره آخرش سوختم و خاکسترم هواتو داره تو منو یاد خودم دادی و رفتی عشق من توی خونم، تو رگام بودی و رفتی عشق من حالا کابوس شبامم منو طردم میکنن کاشکی پاشمو چشای ناز تو نگام کنن