بدون همیشه و هنوز یه دردی از تو با منه قلبم به محض رفتنت مُرد و دیگه نمیزنه روا نبود که گم بشم لا به لای خاطرات رسمش این نبود ولی کهنه شد چه زود برات موند به قلبم حسرتش به دست بیارمت ولی عشق همینی هست که هست بخوام نخوام ندارمت این همه گذشت و باز تازه موند برام غمت ای کاش میشد برم عقب ای کاش ندیده بودمت موند به قلبم حسرتش به دست بیارمت ولی عشق همینی هست که هست بخوام نخوام ندارمت این همه گذشت و باز تازه موند برام غمت ای کاش میشد برم عقب ای کاش ندیده بودمت برگرد به خونه ی دلم که آخرای جونشه از غم میخونن آجراش چه حسرتی ستونشه آتیشه رفتنت هنوز نورِ خونه ی منه یه قاصدک رو پشت بوم یه جغد رو شونه یِ منه ساعتاش رو دور کند چشم توو چشمِ انتظار خودم نرم توو مشت سرنوشت گوش به حرفِ روزگار روز به روز غریبه تر با آدماش بدون حس گذشته ها گذشت بیا باش به دادِ من برس موند به قلبم حسرتش به دست بیارمت ولی عشق همینی هست که هست بخوام نخوام ندارمت این همه گذشت و باز تازه موند برام غمت ای کاش میشد برم عقب ای کاش ندیده بودمت موند به قلبم حسرتش به دست بیارمت ولی عشق همینی هست که هست بخوام نخوام ندارمت این همه گذشت و باز تازه موند برام غمت ای کاش میشد برم عقب ای کاش ندیده بودمت