چرا ز هم بگريزيم ، راهمان که يکي است سکوتمان،غممان،اشک وآهمان که یکی است چرا زهم بگریزیم؟دست کم یک عمر مسير ميکده وخانقاهمان که يکی است من وتو هردو به ديوار ومرز معترضيم چرا دو تودهء آتش؟ گناهمان که يکی است تو گر سپيدی روزی ومن سياهی شب هنوز گردش خورشيد وماهمان که يکی است