دانلود آهنگ معشوق ناگهانی

وقتی که بر لبانت لبخند می‌‌نشانی
صبح و گل و غزل را از بند می‌‌رهانی

با آن دو چشم آهو با آن کمند گیسو
داری مرا به هر سو مستانه می‌‌کشانی

هم جان و هم جهانی معشوق ناگهانی
مجنون بی‌قرارم، لیلای مهربانی

آنقدر می‌‌پرستم چشم تو را که ترسم
از کفر من بسازند هر گوشه داستانی

غرقت شدم چو ماهی خواهی اگر نخواهی
دریای لطف و مهری آرام بیکرانی

هم جان و هم جهانی معشوق ناگهانی
مجنون بی‌قرارم، لیلای مهربانی


جان مرا به این جنون
جادوی تو کشانده است
قلب مرا به عاشقی
گیسوی تو کشانده است

باغ من و بهار من
کار من و شکار من
پای مرا به دشت خون
آهوی تو کشانده است.