تاریک...
نگاهی پیدا نیست
که بشم ردی مونده باقی از تو
و باز هیچ
صدایی بیدار نیست
که بشم حرفی مونده با من از تو
نبودت هربار
میگیره از من
تمومِ من رو... تمومِ من رو...
آرزومه
که یه روز از روزهات
اگه تنها یک روز، بود مال من
من پُرم از حرف
پر از احساس تو
اگه تنها یک روز، بود مال من
تاریک...
نگاهی پیدا نیست
که بشم ردی مونده باقی از تو
و باز هیچ
صدایی بیدار نیست
که بشم حرفی مونده با من از تو
نبودت هربار
میگیره از من
تمومِ من رو... تمومِ من رو...
آرزومه
که یه روز از روزهات
اگه تنها یک روز، بود مال من
من پُرم از حرف
پر از احساس تو
اگه تنها یک روز، بود مال من