قلبمو هدیه فرستادم بگم به خواستنت می ارزم/
بدونی از صمیمِ دل، من به تو عشق می ورزم/
عشقِ تو تار و پود من، بهونه ی وجودِ من/
تویی همیشه موندنی ای همه بود و نبودِ من/
تمومِ حسرتا مردن به جز این یک مکافاتم/
عذابم میده این تقدیر پر از کمبود چشماتم/
نگاهت رفته از دستم من ازین حادثه میترسم/
شده سنگینیِ دوریت، یه بار تازه رو یأسم/
گریزونم ازین تلخی ازین حرفای فرسوده/
حراسونم از امروزو ازون فردای بیهوده/
توو این قصه نمیمونم تموم میشم بدون تو/
برای باورِ حرفام قسم میخوای، به جونِ تو/
یه رؤیای لطیفی شد، که باشی توو خیالِ من/
بشی ممکن ترین عشقم، تو رویایِ محال من/
تو حتی فکرتم خوبِ نوازش میده ذهنم رو/
توو این سرسختیِ دنیا تو آسون همدم من شو/
گریزونم ازین تلخی ازین حرفای فرسوده/
حراسونم از امروزو ازون فردای بیهوده/
توو این قصه نمیمونم تموم میشم بدون تو/
برای باورِ حرفام قسم میخوای، به جونِ تو