در سری نیست که سودای سر کوی تو نیست/
در سری نیست که سودای سر کوی تو نیست/
دل سودا زده را جز هوس کوی تو نیست/
عارفان را ز کمند تو گریزی نبود/
دام این سلسله جز حلقه ی گیسوی تو نیست/
نیست شهر که ز آشوب تو غوغایی نیست/
محفلی نیست، محفلی نیست، که شوری زهیاهوی تو نیست