دلبرا گر بنوازی به نگاهی مارا/
خوشتر است ار بدهی منصب شاهی مارا/
به من بی سرو پا گوشه چشمی بنما/
که محال است جز این گوشه پناهی مارا/
بر دل تیره ام ای چشمه خورشید بتاب/
بر دل تیره ام ای چشمه خورشید بتاب/
نبود بدتر از این روز سیاهی مارا/
رحمی ای خضر بر این سوختگان بهر خدا/
که نمانده است بجز شعله آهی مارا