یک شب ز پس چهارده شب/
بختش بدمید همچو کوکب/
زهرای مهین به خوابش آمد/
در تیره شب آفتابش آمد/
با مریم و صد هزار بورا/
دادند همه بشارت او را/
مریم به سوی ملیکه رو کرد/
تعریف از آن فرشته خو کرد/
کین مادر شوهرِ تو زهراست/
کن خواهش خود از او تو درخواست/
برخیز و بگیر دامنش را/
زو خواه تو پاره ی تنش را/
در دامنِ مهر ماه آویخت/
وز دیدِ ستارگان فروریخت