تو که ماشین زیر پات رویز رویزه
اما اخلاقت مثل پیکانه
از دور شبیه اقیانوسی
اما حقیقتت قد یه لیوانه
میخندی آروم جلو بقیه
با خودشون میگن همه چه احمقیه
هرکی این جواهرُ از دست بده
نمیدونه شب چه تق تقیه
تو خونه جنگِ شیشه با سنگه
رفیقمون انگار خیلی زرنگه
لات بازیش واسه منه قاطی بازیش واسه منه
بیرون بره ست تو خونه پلنگه
میسوزم از این آدمای زرنگ
رفیقمون انگار خیلی زرنگه
لات بازیش واسه منه قاطی بازیش واسه منه
بیرون بره ست تو خونه پلنگه
یار شیرین سخنم، اگه فرهادت منم
قصه دیگه تمومه، من کوه نمی کنم
یار شیرین سخنم اگه فرهادت منم
قصه دیگه تمومه، من کوه نمی کنم
من کوه نمی کنم...
من سوختنم از اینه که هیچ کس ندیده
که این یار زهراگینم اسمش شیرینه
عاشقه گاهی فارغه گاهی
انقد عجیبه میگم الهی
خیر نبینه اگه زن اینه
تلخه فقط اسمش شیرینه
بلا بلا بلا بلا بلا بلا تو مغزم
فقط میترسم یه وقت بلرزم
الا بلا الا بلا الا بلا حرف اونه
یه عمره اون میزنه من میرقصم
تا دیوونه هایی مثل من پیدا میشه
یکی شنگوله یکی شیدا میشه
تا اعجوبه هایی مثل تو اسمش زنه
یکی دیوونه میشه میره کوه میکنه
یار شیرین سخنم اگه فرهادت منم
قصه دیگه تمومه، من کوه نمی کنم
یار شیرین سخنم اگه فرهادت منم
قصه دیگه تمومه، من کوه نمی کنم
من کوه نمی کنم...
اینارو گفتم که فرهاد بره گوش کنه
شیرین مال قصه بود، قصه رو فراموش کنه
امروز رو میدی فردا رو میدی
شیرین سیر نیمشه
تو پیر میشی زمین گیر میشی
شیرین پیر نیمشه
یار تا تو رو نکشه ول نمیکنه
حکم هرچی کنه دل نمیکنه
تا جونِ تو رو نگیره
خودشو زیر گِل نمیکنه
ای یار شیرین سخنم اگه فرهادت منم
قصه دیگه تمومه من کوه نمی کنم
یار شیرین سخنم اگه فرهادت منم
قصه دیگه تمومه من کوه نمی کنم