در شرابم چیز دیگر ریختی درریختی درریختی/
باده تنها نیست این آمیختی آمیختی آمیختی/
بار دیگر بار دیگر توبهها را سوختی درسوختی/
بار دیگر بار دیگر فتنه را انگیختی انگیختی/
چون بدیدم در سرم سودای تو سودای تو/
آمدی در گردنم آویختی آویختی/
طرههای مشک را دربافتی دربافتی/
تارهای صبر را بگسیختی بگسیختی/
تو اگر منکر شدی گویم نشان گویم نشان/
مشک بر شعر سیه میبیختی میبیختی/
ای قدح رخسار من افروختی افروختی/
وی غم آخر از دلم بگریختی بگریختی/
در شرابم چیز دیگر ریختی درریختی درریختی/
باده تنها نیست این آمیختی آمیختی آمیختی/
بار دیگر بار دیگر توبهها را سوختی درسوختی/
بار دیگر بار دیگر فتنه را انگیختی انگیختی/
چون بدیدم در سرم سودای تو سودای تو/
آمدی در گردنم آویختی آویختی/
طرههای مشک را دربافتی دربافتی/
تارهای صبر را بگسیختی بگسیختی/
تو اگر منکر شدی گویم نشان گویم نشان/
مشک بر شعر سیه میبیختی میبیختی/
ای قدح رخسار من افروختی افروختی/
وی غم آخر از دلم بگریختی بگریختی