دستای تو کجاست بین ردیف صندلی های تو سینما یا کافه های دودی سیگار و بی کسی صد سال کاغذی گذشت و تو مبهمی تاریکی و به ساعت با من نمیرسی دستای تو کجاست بین ردیف صندلی های تو سینما یا کافه های دودی سیگار و بی کسی صد سال کاغذی گذشت و تو مبهمی تاریکی و به ساعت با من نمیرسی دستای تو کجاست پشت هزار توی گم پس کوچه های شهر یا ازدحام تاکسی و مسافرای خواب فواره های آبی پارک قدیمی و متروکه های خاکی شهر بی آفتاب هر فصل بی تو دوره ی قرن نگفتنه دستای تو کجای شکستن منه نفرین روزگارمو باور نمیکنم تا زنده هستم و خیال تو باقیه این جستجو تا ناکجا با منه گرچه دوباره دیدن تو اتفاقیه