وقتی که تقدیر سردرگمی شد موهای مشکی جوگندمی شد وقتی تلاش من بی اثر شد آرامش من زیر و زبر شد وقتی که رفتن درمون ما شد یک عمر تقسیم بر سی نما شد وقتی که موندن بی طاقتم کرد کابوس بیداریمون غارتم کرد یه لا قبای یه لا قبیله این شعرو گفتم بی شیله پیله امشب شکستم من با شرافت این اعترافه بر حسب عادت وقتی جدایی یک لحظه رخ داد اندوه تقویم تو جونم افتاد وقتی که خونه شکل قفس شد من سرنوشتم یک جا عوض شد وقتی که قلبم تو سینه یخ زد فصل جوونی رو سیل ملخ زد وقتی که وقتی که رنگ عسل شد این اعتراف امشب ضرب المثل شد یه لا قبای یه لا قبیله این شعرو گفتم بی شیله پیله امشب شکستم من با شرافت این اعترافه بر حسب عادت