گل پونه های وحشی دشت امیدم وقت سحر شد خاموشی شب رفت و فردایی دگر شد من مانده ام تنهای تنها من مانده ام تنها میان سیل غم ها حبیبم سیل غم ها گل پونه ها نامهربانی آتشم زد آتشم زد گل پونه ها بی همزبانی آتشم زد آتشم زد میخواهم از شوم تا سحرگاهان بخوانم افسرده ام دیوانه ام آزرده جانم گل پونه های وحشی دشت امیدم وقت سحر شد خاموشی شب رفت و فردای دگر شد من مانده ام تنهای تنها من مانده ام تنها میان سیل غم ها حبیبم سیل غم ها