میمیرم و مردم از برات آه در بساط نیست اتاقا رو فرش میکنم برات آه در بساط نیست میمیرم و مردم از برات سمور آتیش کن چایی رو دم کن یه کمی گلاب قاطیش کن دیشب پریشب در خونمون هل کوبیم قند سابیدم همه جا رو من می پاییدم هی... هی... با تو کرکری داشتم از تو دلخوری داشتم تو که با ما همچی کردی با دگران چه کردی بیخودی بونه کردی انارا رو دونه کردی سیبا رو رنده کردی هی... هی... دل خوش کنکم بودی بارِ نمکم بودی هی... هی...