ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم دل بیمار شد از دست رفیقان مددی تا طبیبش به سر آریم و دوایی بکنیم آنکه بی جرم برنجید و به تیغم زد و رفت بازش آرید خدا را که صفایی بکنیم مدد از خاطر رندان طلب ای دل ور نه کار صعب است مبادا که خطایی بکنیم کار صعب است مبادا که خطایی بکنیم دلم از پرده بشد حافظ خوشگوی کجاست تا به قول و نظرش ساز و نوایی بکنیم