واسه تاثیر این قرصاست، دارم دیوونه تر میشم با رویایِ تو میخوابم، دارم بازم پدر میشم پیِ همخونه میگردم، واسه درمونِ این سردی یه زن که کوهِ آتیشه، تو اون زن باش اگه مردی
خونه اون خونهیِ قدیمی نیست منم و یک اتاق کمبودم خیلی چیزا عوض شده اما من همونم که عاشقت بودم، عاشقت بودم من همونم که شعر میگفتم تا بفهمی چقدر بی رحمی لعنتی چند قرن و خوندی که انقدر شعرو خوب میفهمی میفهمی، میفهمی سقوطم از چِشایِ تو چه مرگِ شاعرانه ای میشه نفس بکش، به یادِ من ببین عجب ترانه ای میشه سقوطم از چِشایِ تو چه مرگِ شاعرانه ای میشه نفس بکش، به یادِ من ببین عجب ترانه ای میشه عجب ترانه ای میشه هر چیزی که تو چیدی توو خونه از حضور ات هنوز لبریزه فنجونِ قهوت از شبِ آخر چند ساله دست نخورده رو میزه چند ساله، چند ساله؟ بعدِ تو کارِ دائمم هر روز دورِ یه دنیا خط کشیدن شد جایِ لبای تو رو این فنجون یک عمر خطِ قرمزِ من شد کارِ من شکستن شد... سقوطم از چِشایِ تو چه مرگِ شاعرانه ای میشه نفس بکش، به یادِ من ببین عجب ترانه ای میشه سقوطم از چِشایِ تو چه مرگِ شاعرانه ای میشه نفس بکش، به یادِ من ببین عجب ترانه ای میشه عجب ترانه ای میشه...