رو تن سرد زمستون گرمی اشکای بارون من و خاطرات و قلب شکسته و پریشون نمیتونم بمونم تو گذشته اون روزای با احساس دیگه رفته صبر کن، نمیتونی تنهام بذاری ولی داری میری برگرد، شاید اگه با من بمونی خیلی سخته این دوری... دوری... بی تو خیلی سرده دستام دیگه نابوده دنیام یه حس گمشده توی رویام تو خواب و بیداری، زندگی تکراری بین عشق و بیزاری صبر کن، تو باید با من بمونی ولی داری میری فکر کن، شاید اگه با من نمونی خیلی سخته این دوری...دوری... نمیخوام تنهام بذاری