دامنت گهواره گلهای آشفته حرف حرف اسم تو حرفای ناگفته تو اون لالایی غمگین که راز خواب شیرینه تو خاک کهنه صدرنگ همه خشت تو آیینه تو اون مادر که خاکستر رو پاییز تنش پیداست همه سرخی ما از تو همه زردی تو از ماست یه شب اسم تو روی لب ما همدرد تو میشیم تو یه ققنوس خاموش و من و ما دست آتیشیم یه شب اسم تو روی لب ما همدرد تو میشیم تو یه ققنوس خاموش و من و ما دست آتیشیم چشم تو خشکیده از یک عمر باریدن ولی اشک تو رو تنها توی افسانه ها دیدن تو خط به خط پر از قصه هزار و یک شب بیخواب تو آواز شب پر خون تو راز یک شب مهتاب یه عمره پای دار شب ترنج سرخ میبافی که بر گرد سپید صبح همه نقشا رو بشکافی یه شب اسم تو روی لب ما همدرد تو میشیم تو یه ققنوس خاموش و من و ما دست آتیشیم یه شب اسم تو روی لب ما همدرد تو میشیم تو یه ققنوس خاموش و من و ما دست آتیشیم یه شب اسم تو روی لب ما همدرد تو میشیم تو یه ققنوس خاموش و من و ما دست آتیشیم