یه روزی دنیا رو تکون میدم حتی اگه دستای من پر نیست امروز اگه سنگینه شونه هام پرواز من دور از تصور نیست دیروز من لبریز فردا بود با مردم از امید میگفتم روزی که بند کفشمو بستم کوه جلو رومو پذیرفتم من مرد لحظه های دشوارم اینو به لحظه هام نشون میدم واسه جماعتی که خردم کرد از قله دستامو تکون میدم من مرد لحظه های دشوارم اینو به لحظه هام نشون میدم واسه جماعتی که خردم کرد از قله دستامو تکون میدم فکرای درهم برهم و تلخم خورشید من تو فکر شبهامه دست خدا روی جهانم هست رویای من نزدیک دستامه من عاشق حال خودم هستم هر کس که عاشق باشه خوشبخته یه روزی دنیا رو تکون میدم حتی اگه دنیا بگه سخته من مرد لحظه های دشوارم اینو به لحظه هام نشون میدم واسه جماعتی که خردم کرد از قله دستامو تکون میدم من مرد لحظه های دشوارم اینو به لحظه هام نشون میدم واسه جماعتی که خردم کرد از قله دستامو تکون میدم