برمی خیزد در رویایم گاهی کابوسی ره گم کردم در دریایت از بی فانوسی الا ای بت پیش رو به رفتنت بگو که با صدای تو ترانه ای شگفت و طرح خنده ای شکفت به جان عاشقت که در سرودنم لبم جز تو نگفت جز تو نگفت جز تو نگفت باور کن نازنین نیمه من از تو شد آتشین هیمه تن بی تنت در رگ هر ترانه ام در همین شاعرانه هم تاریکی می تازد به پیش به پیش به رفتنت بگو که با صدای تو ترانه ای شگفت و طرح خنده ای شکفت به جان عاشقت که در سرودنم لبم جز تو نگفت جز تو نگفت جز تو نگفت