صد فرسخ ازت دورم دنیام شبه هر لحظه حالم مثل سربازه دلتنگ لب مرزه کی گفته زمان آسون حل میکنه هر چیزو زنجیر شده پایه این عقربه ها بی تو از دل نمیره اون که از دیده من رفته وقتی میدونم دوریش امروز میشه چند هفته هیچ چیزی نمونده تا دیوونه بشم کم کم اینجوری که یاد تو لولا شده به ذهنم یه فکری به حالم کن من بعد تو نابودم هرچی نباشه یکروز تصمیم دلت بودم یه فکری به حالم کن من بعد تو نابودم هرچی نباشه یکروز تصمیم دلت بودم
قلبم رو مثل یه گل انداختی تو کوچه پایه تو وسط باشه جفت دستای من پوچه هر لحظه تو تنهایی من تا اس تورو بردم از خاطره های تو هی تو دهنی خوردم تو رفتی نفس رفته بخاطر من برگرد دستات مثل ماسکه اکسیژن عمل میکرد هیچ چیزی نمونده تا دیوونه بشم کم کم اینجوری که یادتو لولا شده به ذهنم یه فکری به حالم کن من بعد تو نابودم هرچی نباشه یکروز تصمیم دلت بودم یه فکری به حالم کن من بعد تو نابودم هرچی نباشه یکروز تصمیم دلت بودم