کِراسِ شِرِم اِ گَنیم نیه وَ تُر عاشِقی یخم دریه (لباس کهنه ام نشان از ضعیف بودنم نیست بلکه در راه عاشقی لباس هایم کهنه و مندرس شده اند) هزار درد گن هزارون چمر اِ ری عاشِقی وَ چیمم دیه (درد های زیاد و مشکلاتی فراون در راه عاشقی پشت سر گذاشته ام) چن ساله مچم ار در مالی جواو سلامم هنی هریه (چند سالیست که بر درخانه ی او میکوبم اما اوبجای سلام کردن همیشه مرا از خود می راند) چیمم چوی اُری گرگر مُواری دُما دوسَکَم کارم زاریه (چشمم مانند یک ابر ؛مداوم می بارد بعد از معشوقم به گریه و زاری نشسته ام) سیلی نِمَکِ وَ حالِ ژارم زندَگیم بی دوس ویر ار خاریه (گوشه چشمی به حال زار من نمی کند زندگی ام بدون او هر لحظه بدتر می شود) بیلا بزونن مردم دنیا یارِ بی وَفا قاتِلِم بییه (بگذار مردم دنیا این واقعیت را بدانند زندگی مرا آن یارِ بی وَفا گِرِفت)