چقد این فاصله ها بی رحمن
نمی فهمن که چه دردی داره
وقتی دلتنگی و تنها عشقت
به جدا شدن ازت ناچاره
پشت خط تلفن ، من هر روز
پی ردی از چشات می گردم
واسه من دیدن عکسات بس نیس
بی خودی ، خودمو قانع کردم
توی آینه هنوز می بینم
که کنار من داری می خندی
با وجود این همه فاصله باز
تو به این رابطه دل می بندی
من و تو محکوم این تقدیریم
قصه ی ما با همه فرق داره
من و تو عاشق هم هستیم و
این جدایی از سر اجباره
یکیمون اینور دنیا دلتنگ
یکیمون اونور دنیا تنها
هر دو خسته از تحمل کردن
هر دو خسته از هجوم غم ها
کاش می شد بشکنم این مرزارو
من از این جغرافیا بیزارم
خیلی وقته که دیگه توو رویا
سرمو روو شونهات می ذارم