متاسفانه این ترک در حال حاضر غیرفعال است و امکان خرید آن وجود ندارد.
متن آهنگ حلوا
ای یارِ نا سامان من، از من چرا رنجیدهای / ای درد و ای درمان من، از من چرا رنجیدهای / ای سرو خوش بالای من، ای دلبر رعنای من / لعل لبت حلوای من، از من چرا رنجیدهای / گر ز هجرت چُون شدم، سرگشته چُون گردون شدم / از ناوکت پُرخون شدم، از من چرا رنجیدهای / گر من بمیرم در غمت، خونم بُتا بر گردنت / فردا بگیرد دامنت، از من چرا رنجیدهای / بنگر ز هجرت چون شدم، سرگشته چون گردون شدم / از ناوکت پُرخون شدم، از من چرا رنجیدهای / ای یار نا سامان من، از من چرا رنجیدهای / ای درد و ای درمان من، از من چرا رنجیدهای / من سعدیِ درگاه تو، عاشق به روی ماهِ تو / هستیم نیکوخواه تو، جانم چرا رنجیدهای / گر من بمیرم در غمت، خونم بُتا بر گردنت / فردا بگیرد دامنت، از من چرا رنجیدهای / بنگر ز هجرت چون شدم، سرگشته چون گردون شدم / از ناوکت پُرخون شدم / از من چرا رنجیدهای، ای یار خوش بالای من / ای دلبر رعنای من، لعل لبت حلوای من / از من چرا رنجیدهای، گر من بمیرم در غمت / خونم بُتا بر گردنت، فردا بگیرد دامنت / از من چرا رنجیدهای، ای یار نا سامان من / از من چرا رنجیدهای، ای درد و ای درمان من / از من چرا رنجیدهای، من سعدیِ درگاه تو / عاشق به روی ماه تو، هستیم نیکوخواه تو / جانم چرا رنجیدهای، ای یار خوش بالای من / ای دلبرِ رعنای من، لعل لبت حلوای من / از من چرا رنجیدهای، گر من بمیرم در غمت / خونم بُتا بر گردنت، فردا بگیرد دامنت / از من چرا رنجیدهای، ای یار نا سامان من / از من چرا رنجیدهای، ای درد و ای درمان من / از من چرا رنجیدهای، ما سعدیِ درگاه تو / عاشق به روی ماه تو، هستیم نیکوخواه تو، جانم چرا رنجیدهای