آنکه می گوید دوستت میدارم خنیا گر غمگینی ست که آوازش را از دست داده است ای کاش عشق را زبان سخن بود ای کاش عشق را زبان سخن بود هزار کاکلی شاد در چشمان توست هزار قناری خاموش در گلوی من عشق را ای کاش زبان سخن بود عشق را ای کاش زبان سخن بود آنکه میگوید دوستت میدارم دل اندوهگین شبی ست که مهتابش را می جوید ای کاش عشق را زبان سخن بود ای کاش عشق را زبان سخن بود هزار آفتاب خندان در خراب توست هزار ستاره گریان در تمنای من عشق را ای کاش زبان سخن بود عشق را ای کاش زبان سخن بود عشق را ای کاش زبان سخن بود عشق را ای کاش زبان سخن بود عشق را ای کاش زبان سخن بود