آری آری پشت این دیوارها مرده دیگر فرصت دیدارها پای دریا بسته در مرداب ها غوطه ور آیینه در زنگارها صورت خورشید را پوشانده اند ابرها و کرده اند انکارها خسته ام خسته ام خسته ام دیگر از این درجا زدن مثل ساعت بسته در تکرارها ره به جایی جز به دور خویش نیست رفته ام این راه را رفته ام این راه را من بارها روبرو، بالا و پایین، پشت سر هر طرف هر طرف پوشیده از دیوارها