تو آینه وقتی که خیره میشی نگاه به چشمای ترت میکنی برف زمستون میشه سرما میاد شال سفیدو که سرت میکنی همیشه اینجوریه حس و حالم نوشتنت تو اوج بیقراری چشم تو آتیش میسوزونه مثل شعله آبی توی بخاری مرز تو و ترانه قاطی میشه وقتی که واژه به جنون میرسه میلرزه انگشتای من رو دفتر، سرما داره به استخون میرسه پر میکشی نگاه بی تاب من خیره به بال شاپرک میمونه نمیدونم دوباره برمیگردی، چشام دوباره دو به شک میمونه پر میکشی نگاه بی تاب من خیره به بال شاپرک میمونه نمیدونم دوباره برمیگردی، چشام دوباره دو به شک میمونه، چشام دوباره دو به شک میمونه اینکه تو رو داشته باشم خیاله، اما بدون نبودنت عذابه یه حالی دارم این روزا یه چیزی شبیه دلتنگی و اضطرابه، شبیه دلتنگی و اضطرابه بودن تو شده همه زندگیم دوری تو نهایت دردمه وقتی که از کنار من رد میشی شالتو بردار که منم سردمه، شالتو بردار که منمم سردمه