ابر می بارد و من میشوم از یار جدا چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا ابر و باران و من و یار ستاده به وداع من جدا گریه کنان ، ابر جدا ، یار جدا ای مرا در سر هر موی به زلفت بندی چه کنی بند ز بندم همه یکبار جدا دیده از بهر تو خونبار شد ، ای مَردمِ چشم مردمی کن ، مشو از دیده ی خونبار جدا ابر می بارد و من میشوم از یار جدا چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا ابر و باران و من و یار ستاده به وداع من جدا گریه کنان ، ابر جدا ، یار جدا