«خوشا به حالت ای روستایی». شعر خاطره انگیز جعفر ابراهیمی در کتاب فارسی کلاس اول دبستان هنوز هم برای خیلی ها نوستالژیک است؛ برای آنها که از شهر گریزانند و دلشان روستا و «آبادی» می خواهد؛ برای آنها که کاور اولین آلبومشان، «آبادی»، همان صفحه کتاب فارسی است با نقاشی مزرعه و خرمن و دهقان، برای کسانی مثل
گروه هیس. کمتر از دو سال بعد از تشکیل گروه، هیس «آبادی» را به تازگی منتشر کرده است. آلبومی با هشت قطعه و در فضای پاپ که در برخی آهنگ ها به سبک جاز نزدیک می شود، البته با چاشنی آواز نیمه سنتی علیرضا دراج، خواننده گروه و شاگرد محمد نوری فقید. پیانو، گیتار و به ویژه فلوت که به خوبی به کار گرفته شده، سازهای اصلی آلبوم را تشکیل می دهند و ترکیب آنها با تار، تمبک و کوزه، فضایی تلفیقی ایجاد می کند.
ستایش روستا و صفا و سادگی اش جز در آهنگ «شهر و روستا»، در دو ترانه محلی دیگر «آبادی» هم دیده می شود: «سنگ سو»؛ آهنگی که در آن، موزیک جاز و شعر کرجی و تمبک و ساکسوفون درهم می آمیزند و یار به کمک «ننه» عاشق می رود تا گاو بدوشد! و «خو دیدم»؛ حکایت چوپان عاشق که معشوق را فقط در خواب می بیند. مجید فرد، سرپرست گروه هیس که شاعر دو ترانه هم هست، در کنار امین اعرابی، آهنگسازی آلبوم را بر عهده داشته و در «سنگ سو» و «شهر و روستا» با علیرضا دراج همخوانی می کند.
سهراب سپهری و فریدون مشیری هم در «آبادی» هستند؛ شعر «لحظه ها می گذرد، آنچه بگذشت نمی آید باز» از سهراب، ترانه آهنگ «دره خاموش» است و «شمع مرده» و «آغاز» هم با اشعار مشیری ساخته شده اند، و «آبادی» با «من روز خویش را با آفتاب روی تو کز مشرق خیال دمیده است آغاز می کنم» آغاز می شود.