اولین نشانه های این بیماری در میان دوستان نزدیکم پیدا شد. طرز تصمیمگیری آنها به طرز عجیبی منطقی و متعهدانه شده بود ؛ ریسکپذیری آنها به طرز آزار دهندهای کاهش یافته و شکلی محافظه کارانه پیدا کرده بود. و من مانند یک قهرمان ، تنها بازمانده ی نسلی بودم که صدای صور اسرافیل بزرگسالی را نمی شنیدم . من تنها کسی بودم که حقیقت هجوم ناگهانی تفکر منطقی را متوجه شدم ؛ منظورم همان تفکری است که ، از علائم اولیه ی بیماری واگیردار بزرگسالی محسوب میشود.