محمدامین فردوسی، شاعر، ترانهسرا، پژوهشگر شعر، آهنگساز و خواننده، از چهرههای جوان اما جدی در عرصهی ترانهی امروز ایران است. نوشتههای او تلفیقی از شور احساس و دقت زبانیاند؛ آثاری که با تکیه بر تصویرسازیهای زنده، صداقت در عاطفه و شناخت عمیق از موسیقی واژهها، توانستهاند میان ترانه و موسیقی، پلی ماندگار بسازند.
فردوسی در گسترهای وسیع از قالبهای شعری از جمله غزل، رباعی، مثنوی، چارپاره، شعر سپید و ترانه طبعآزمایی کرده است، با این حال انس و الفت عمیقتری با قالب رباعی و ترانه دارد که این نزدیکی در آثارش مشهود است. ترانهسرایی، آهنگسازی و خوانندگی محور اصلی فعالیت هنری او محسوب میشود.
فردوسی در مسیر توسعهی نگاه تخصصی خود به ترانه، دانش خود را نزد اساتید برجسته این حوزه کسب کرده است؛ او شاگرد استادانی چون مانایاد فضل الله شیرانی «سخا»، خسرو احتشامی هونهگانی و عبدالجبار کاکایی بوده است. علاوه بر این، برای درک عمیقتر موسیقی کلام و آوا، نزد مدرس آواز، استاد سید رضا طباطبایی نیز تلمذ کرده است. این آموزشهای متمرکز، زمینهساز آشنایی عمیق و بنیادین او با مبانی وزن، قافیه و بیان شاعرانه در بستر ترانه و موسیقی شده است.
او همچنین فعالیت جدی در پایگاه اینترنتی نقد شعر زیر نظر اساتیدی همچون غلامرضا طریقی، ابراهیم اسماعیلی اراضی و زهیر توکلی داشته و رتبهها و مقامهای متعددی در عرصههای شعر و جشنوارههای ادبی کسب کرده است. محمدامین فردوسی مقالات ادبی فراوانی نگاشته است که بخشی از آنها در رسانههای مهمی چون خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، خبرگزاری فارس، خبرگزاری بین المللی قرآن کریم (ایکنا) و خبرگزاری خبرآنلاین منتشر شدهاند.
وی در حال حاضر سرپرست انجمن شعر و موسیقی مانوش است؛ انجمنی با بیش از دو دهه سابقه که رویکرد اصلیاش تقویت پیوند میان شعر و موسیقی بوده و هدفش همواره رساندن ترانه به جایگاه شایستهی ادبی در فرهنگ معاصر ایران است.
از نمونه آثار شاخص ترانهسرایی وی میتوان به ترانههای «رویای آرزوها»، «زندون تنهایی» و «عطر ماندگار» اشاره کرد.
همچنین رباعی «بوسه های مستانه» از مشهورترین سروده های اوست:
آرام آرام، بوسه اش خامم کرد
رقصید، نواخت، ناگهان رامم کرد
با جرعه ی نابی از غزل های لبش!
سرمست رباعیات خیامم کرد