تویه اوج تنهاییام سر کشید روی بی کسی های من پا گذاشت یه عمر آرزوشو به دل داشتم چقدر خوب بود با همه فرق داشت مثل خواب بود یا یه کابوس بود مثل برق اومد مثه باد رفت مثل اون که بعد از یه عمر زندگی تم زندگیتو نمیخواد رفت نه درگیر بودیم نه اذیت شدیم نه صحبت نه دعوا فقط رفت که رفت آخه چیزی از بودنش موندش نفهمیدم اما فقط رفت که رفت چقدر حال و روزم باهاش خوب بود چقد بگذره تا که یادم بره چقد بگذره تا من آروم بشم آخه خاطره از جنون بدتره نه چیزی آورد نه چیزی رو برد فقط عطرشو روی میز جا گذاشت تا فهمید دیوونشم کم آورد هنوزم میگم با همه فرق داشت نه درگیر بودیم نه اذیت شدیم نه صحبت نه دعوا فقط رفت که رفت آخه چیزی از بودنش موندش نفهمیدم اما فقط رفت که رفت