یه آرامشی توی چشمای توست
که انگار دلم سالها دنبالشه
برا پرواز توی این آسمون
دلم هرچند اسیر خیالشه
تو چشماتو بستی و من منتظر
تو این آرزو دست و پا می زنم
همین قدر راضیم که تو می شنوی
تورو هر شب و روز صدا می زنم
تو چشماتو بستی و من بی صدا
یه حس عجیبی پیدا می کنم
تو این پله ی آخر زندگی
به این آسمون باز نگاه می کنم
تو چشماتو بستی و من منتظر
تو این آرزو دست و پا می زنم
همین قدر راضیم که تو می شنوی
تورو هر شب و روز صدا می زنم
من منتظر... منتظر